اي آخرين ستاره آسمان نيلگون امامت ! ظهورت همچو باراني است ، بر
شوره زاري از ستم ها و پليدي ها و همچو دادگاه عدلي است ، براي
مستضعفان جهان .
آسمان مي گريد ؛ آبشار در دل كوهستان ميخندد و گل در دامن پمن زده
ميشود و دستهاي نياز ، بالا ميروند و آسمان چه مهربانانه دستها را نوازش
ميكند و قلب ها به سوي يك مكان مقدس ميشتابند تا زيارتت كنند و در اين
وقت است كه صداي خوش
(( انا المهدي ))
گوش ها را نوازش ميكند و شبنم چشم سرازير ميشود و سردي قلب با
وجود گرم تو ، آن زرنگار يخ زده را ميزدايد .