بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب اول: آیین
دادرسی کیفری
باب اول:
کلیات
فصل اول: تعریف آیین دادرسی کیفری و اصول دادرسی منصفانه
ماده 1-111: آیین
دادرسی کیفری ترتیبات و قواعدی است که برای کشف جرم، تعقیب متهم، تحقیقات مقدماتی،
میانجیگری، صلح میان طرفین، نحوه رسیدگی، صدور رأی، طرق اعتراض به آرا، اجرای آرا،
تعیین وظایف و اختیارات مقامات قضایی و ضابطان دادگستری و رعایت حقوق متهم و
بزهدیده وضع شده است.
ماده 2-111: دادرسی
کیفری باید منصفانه و عادلانه باشد، حقوق طرفین دعوا را تضمین کند و قواعد آن نسبت
به اشخاصی که به سبب ارتکاب جرايم مشابه تحت تعقیب قرار میگیرند، به صورت یکسان
اعمال شود.
ماده 3-111: مراجع
قضایی باید با بیطرفی و استقلال کامل در مورد اتهام انتسابی به اشخاص در
کوتاهترین مهلت ممکن تصمیم مقتضی اتخاذ و از هر اقدامی که باعث ایجاد اختلال یا
طولانی شدن فرایند دادرسی کیفری میشود، جلوگیری کنند.
ماده 4-111: اصل،
برائت است، از این رو هرگونه اقدام محدود کننده سالب آزادی و ورود به حریم خصوصی
اشخاص مجاز نمیباشد؛ مگر به حکم قانون و با رعایت مقررات و تحت نظارت مقام قضایی.
در هر صورت این اقدامات نباید به گونهای اعمال شود که به کرامت و حیثیت اشخاص آسیب
وارد کند.
ماده 5-111: متهم
باید در اسرع وقت به تفصیل از موضوع و ادله اتهام انتسابی آگاه و از حق دسترسی به
وکیل بهرهمند شود.
ماده 6-111: متهم،
بزهدیده و شاهد باید از حقوق خود در فرایند دادرسی آگاه شوند و ساز و کارهای رعایت
و تضمین این حقوق فراهم گردد.
ماده 7-111: در
تمام مراحل دادرسی کیفری، اعم از کشف جرم، تعقیب، تحقیقات مقدماتی، رسیدگی و اجرای
آرا، رعایت حقوق شهروندی مقرر در« قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق
شهروندی» و سایر قوانین از سوی تمام مقامات قضایی، ضابطان دادگستری و سایر اشخاصی
که در فرایند دادرسی مداخله دارند، الزامی است. متخلفان علاوه بر جبران خسارات وارد
شده به مجازات مقرر در ماده 570 قانون مجازات اسلامی محکوم خواهند شد؛ مگر آنکه در
سایر قوانین مجازات شدیدتری مقرر شده باشد.
فصل دوم: دعوای عمومی و دعوای خصوصی
ماده 1-112: محکومیت
به کیفر تنها ناشی از ارتکاب جرم است. جرم از جهت تجاوز به حدود و مقررات الهی یا
تعدی به حقوق جامعه و اخلال در نظم عمومی دارای جنبه عمومی و از جهت تعدی به حقوق
شخص یا اشخاص معین دارای جنبه خصوصی است.
ماده 2-112: ارتکاب
جرم میتواند موجب دو ادعا شود:
الف) ادعای عمومی برای حفظ حدود و مقررات الهی یا حقوق جامعه و نظم عمومی
ب ) ادعای خصوصی برای مطالبه ضرر و زیان ناشی از جرم و یا مطالبه کیفرهایی که به
موجب قانون حق خصوصی بزه دیده است، مانند قذف و قصاص.
ماده 3-112: بزه
دیده شخصی است که از وقوع جرم متحمل ضرر و زیان شده و چنانچه تعقیب مرتکب را
درخواست کند، «شاکی» و هرگاه جبران ضرر و زیان وارد شده را مطالبه کند، «مدعی
خصوصی» نامیده میشود.
ماده 4-112: اقامه
دعوا و تعقیب متهم از جهت ادعای عمومی بر عهده دادستان و از جهت ادعای خصوصی با
شاکی است.
ماده 5-112: تعقیب
متهم در جرايم قابل گذشت تنهابا شکایت شاکی شروع و در صورت گذشت او موقوف میشود.
تبصره - تعیین
جرايم قابل گذشت به موجب قانون است.
ماده 6-112: تعقیب
امر کیفری که طبق قانون شروع شده و اجرای مجازات موقوف نمیشود؛ مگر در موارد زیر:
الف) فوت متهم یا محکومعلیه
ب) گذشت شاکی در جرايم قابل گذشت
ج) شمول عفو
د) نسخ مجازات قانونی
هـ) شمول مرور زمان در موارد پیش بینی شده در قانون
و) توبه متهم در موارد پیش بینی شده در قانون
ز) اعتبار امر مختوم.
تبصره- در
جرايم تعزیری و بازدارنده، هرگاه مرتکب پیش از صدور حکم قطعی مبتلا به جنون
دايميشود، تعقیب موقوف و چنانچه به جنون ادواری مبتلا گردد تا زمان افاقه تعقیب
متوقف میشود و در جرايم مستوجب حد و قصاص و دیه مطابق مقررات مربوط اقدام میشود.
ماده 7-112: مدعی
خصوصی میتواند جبران تمام ضرر و زیانهای مادی و معنوی ناشی از جرم را مطالبه کند.
تبصره1- زیان
معنوی عبارت است از صدمات روحی یا هتک حیثیت و اعتبار شخصی یا خانوادگی که جبران آن
از طریق اعاده حیثیت و اعتبارو یا تعیین میزان هزینههای رفع صدمات روحی پس از اخذ
نظر کارشناسی صورت میگیرد.
تبصره 2- هزینههای
متعارف درمان که مازاد بر میزان دیه باشد، مطابق نظر کارشناس یا بر اساس سایر ادله
قابل مطالبه است.
ماده 8-112: پس
از آن که متهم تحت تعقیب قرار گرفت، زیان دیده از جرم میتواند تصویر یا رونوشت
مصدق تمام ادله و مدارک خود را برای پیوست کردن به پرونده به مرجع تعقیب تسلیم کند
و نیز تا پایان جلسه اول دادرسی، دادخواست ضرر و زیان خود را تسلیم دادگاه نمايد.
مطالبه ضرر و زیان و رسیدگی به آن، مستلزم رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی است.
ماده 9-112: هرگاه
دعوای ضرر و زیان ابتدا در دادگاه حقوقی اقامه شود، دعوای مذکور قابل طرح در دادگاه
کیفری نیست؛ اما چنانچه این دعوا ابتدا در دادگاه کیفری مطرح و صدور حکم کیفری به
جهتی از جهات قانونی با تأخیر مواجه شود، مدعی خصوصی میتواند با استرداد دعوا برای
مطالبه ضرر و زیان به دادگاه حقوقی مراجعه کند.
ماده 10-112: دادگاه
مکلف است ضمن صدور رأی کیفری، در خصوص ضرر و زیان مدعی خصوصی نیز طبق ادله و مدارک
موجود رأی مقتضی صادر کند؛ مگر این که رسیدگی به ضرر و زیان مستلزم تحقیقات بیشتر
باشدکه در این صورت، دادگاه رأی کیفری را صادر و پس از آن به دعوای ضرر و زیان
رسیدگی و ظرف سه ماه رأی مقتضی صادر میکند. چنانچه اتخاذ تصمیم منوط به انجام
اقداماتی باشد که در مهلت مذکور قابل انجام نباشد، پس از اخذ موافقت رئیس حوزه
قضایی یک بار دیگر قابل تمدید است.
ماده 11-112: هرگاه رأی قطعی کیفری مؤثر در ماهیت امر حقوقی باشد، برای
دادگاهی که به امر حقوقی یا ضرر و زیان رسیدگی میکند، متبع خواهد بود.
ماده 12-112: دادگاه
در مورادی که حکم به رد عین، مثل و یا قیمت مال صادر میکند، مکلف است میزان و
مشخصات آن را قید و در صورت تعدد محکوم علیه حدود مسئولیت هر یک را مطابق مقررات
مشخص کند.
تبصره- در
صورتی که حکم به پرداخت قیمت مال صادر شود، قیمت زمان اجرای حکم، ملاک است.
ماده 13-112: سقوط
دعوای عمومی موجب سقوط دعوای خصوصی نیست. بنابراین هرگاه تعقیب امر کیفری به جهتی
از جهات قانونی موقوف یا منتهی به صدور قرار منع تعقیب یا حکم برائت شود، دادگاه
کیفری مکلف است در صورتی که دعوای حقوقی در دادگاه مزبور مطرح شده باشد، مبادرت به
رسیدگی و صدور رأی کند.
ماده 14-112: هرگاه
احراز مجرمیت متهم منوط به اثبات مسائلی باشد که رسیدگی به آنها در مرجع کیفری ممکن
نیست و رسیدگی به آن از خصایص دادگاه حقوقی است، با صدور قرار اناطه تا هنگام صدور
رأی قطعی از دادگاه حقوقی، تعقیب متهم، معلق و پرونده به صورت موقت بایگانی میشود.
در این صورت هرگاه ذینفع ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار اناطه به دادگاه صالح
رجوع نکند و گواهی آن را ارائه ندهد، مرجع کیفری به رسیدگی ادامه داده و تصمیم
مقتضی اتخاذ میکند.
تبصره 1- قرار
اناطهای که بازپرس صادر میکند، باید ظرف سه روز به نظر دادستان برسد. در صورتی که
دادستان با این قرار موافق نباشد،حل اختلاف طبق ماده 10-127 این قانون به عمل
میآید.
تبصره 2- اموال
منقول از شمول ماده مذكورمستثنا هستند.
سلام خدمت دوستان عزیز لطفا برای دانلود جزوه درس جرم شناسی مربوط به آقای دکتر اصفهانی از لینک زیر اقدام فرمایید با تشکر
دانلود فایل در ادامه مطلب که نیاز به رمز عبور وارد شده در میزگرد شخصی خودتان می باشد
ادامه مطلب و دانلود فایل
|
جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۳۴ ق.ظ | نویسنده
۩۞۩ مدیر۩۞۩
| ( )
|
مقدمه
قانون آيین دادرسی کیفری شالوده و عصاره آرمان عدالت خواهي، آزادی طلبی،
قانونگرایی و نظم بخشی هر جامعهاي است و از آن رو که تضمین کننده حقوق و آزادی
فردی و تأمینكننده امنیت و آسایش اجتماعی در حوزههای مختلف است، دارای اهمیت
والایی نيز ميباشد. تدوین چشم انداز 20 ساله نظام، تصویب سیاستهای کلان قضایی در
سال 1381 از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام و تأیید مقام معظم رهبری و طرح توسعه قضايي
که توسط رئیس قوه قضاییه مطرح شد، زمينه ساز اصلاحات و تحولات زیربنایی و اساسی در
نظام قضایی کشور گرديد و در پرتو آن احیای نهاد دادسرا، تدوین قانونی جامع، دايمی
و ملهم از فقه پویای شیعه بهجای قانون آزمایشی موجود را ضروری مینمود؛ قانوني كه
از یک سو بتواند خلأها، نقصها، ابهامها و اجمالهای موجود در قوانین جاري را
برطرف نماید و از سوی دیگر در بردارنده قواعد و مقررات دقيق و شفاف در زمينههاي
مهم و راهبردی باشد.
اين لايحه حاوی سیاستهای کیفری و جنایی انسجام یافتهای است که شالوده و بنیان
نظام عدالت كيفري کشور را به شرح زیر برای اکنون و نسلهای آینده پیریزی میكند:
1- پیشگیری از وقوع جرم
از جمله وظایف قوه قضايیه بر اساس بند پنج اصل 156 قانون اساسی، پیشگیری از وقوع
جرم ميباشد كه این موضوع نیازمند توجه خاص در مراحل مختلف رسیدگی، از مرحله کشف
جرم و تعقیب مجرمان تا مرحله دادرسی و اجرای حکم است. ایجاد زمینهها و تمهيد
تدابير و ساز و کار لازم به منظور پیشگیری از وقوع جرم از پایهها و ارکان اين
قانون بوده که مواد متعددی از آنرا به خود اختصاص داده است.
2-
قضازدایی و بهرهگیری از نهادهای شبه قضایی
تشکیل و تراكم بيش از حد پروندهها در دادگستری، بهویژه پروندههایی داراي جنبه
خصوصي صرف یا جرایم کم اهمیت، نه تنها وقت و هزینه دادگستری را بیهوده هدر میدهد؛
بلکه دادگستری را از پرداختن به جرایم مهم باز می دارد. واگذاری اینگونه دعاوی به
نهادهای شبه قضایی مانند شوراهای حل اختلاف و كميسيونهاي تخصصي از يك سو موجب
رسيدگي تخصصيتر، كمتر شدن هزينه دادرسي، كوتاه تر شدن مراحل و زمان دادرسي ميگردد
و از سوي ديگر سبب نزديكتر شدن دادرسی به تعالیم الهی اسلامی ميگردد که حتی در
جرایمی مانند قتل، برگذشت و سازش تأکید فراواني دارد،به علاوه با واگذاری این امور
به مردم زمینه اعتماد عمومی به نظام قضایی بیشتر میگردد. بدیهی است که ثمره شیرین
اين امر، صلح و سازش و حل و فصل شايسته دعاوي و منازعات و رفع هرگونه کدورت و کینه
ورزی میان اصحاب دعواست.
3- توسعه حقوق شهروندی و حفظ حقوق متهم در همه مراحل رسیدگی
متهم به عنوان فردی که هنوز مجرمیت وی به اثبات نرسیده، حق دارد تا حقوق شهروندي وي
در برابر حاکمیت حفظ و حمايت گردد. نظام مند شدن دامنه اختیارات مقامات و مراجع
تحقيق، تعقيب و رسیدگی و محدود شدن دامنه دخالت آنها در حريم خصوصی افراد، بهويژه
در احضار، جلب، تفتیش و بازرسی منزل و محل كار و امکان کنترل مخابرات و مراسلات
و.... بخشی از اقداماتی است که در این لایحه به منظور حفظ، توسعه و تحکیم حقوق
شهروندی لحاظ شده است.
4- حمايت از حقوق زیاندیدگان از جرم و شهود
حمايت از حقوق زیاندیدگان از جرم به عنوان کفه دیگر ترازوی عدالت و نیمه دیگر
فرایند کیفری از موارد مهمی است که در این لایحه مورد توجه قرار گرفته است. تضمین
حقوق بزهدیدگان و شاهدان و ایجاد سازوکارهای لازم در راستای نظام نوین دادرسی در
تمامی مراحل رسیدگی نه تنها در جهت احقاق حق است؛ بلکه در پیشگیری از بزهدیدگی و
بزهکاری احتمالی بزهدیدگان در آینده نيز تأثير بهسزايي دارد.
5- دادرسی مبتنی بر مشورت و تخصصی
رسیدگی در دادگاههای نخستین با بهرهگیری از قضات متعدد و حضور هیئت منصفه در
جرایم پراهمیت از جمله نوآوریهای قانون آيین دادرسی جدید است. همچنین حضور مؤثر
کارشناسان متخصص در دعاوی کیفری نه تنها سبب استحکام آرا و اطمینان بخشی به صحت و
دقت در صدور آراي منطبق برحق در مراحل نخستین رسیدگی میگردد؛ بلکه زمینه بروز
فساد را نیز از میان برمیچیند. حضور هیئت منصفه نیز به عنوان وجدان آگاه جامعه
زمینه نظارت و مشارکت مردم را در دادرسیهای مهم فراهم مینماید.
6- دادرسی همراه با سرعت و دقت
از جمله مؤلفههای مهم دادرسی عادلانه، رعايت عدالت زمانی برای اصحاب دعواست.
رسیدگی توأم با سرعت و دقت میتواند اصحاب دعوا را در رسیدن به موقع به حقوقشان
یاری نماید و در واقع دغدغه اصحاب دعوا را در این زمینه کاهش دهد.
در این لایحه مقید نمودن بسیاری از فرایندها به زمان و
قرار دادن تمهيد ضمانت اجرای اداری و انضباطی
برای ضابطان و مقامات قضایی که مراحل رسیدگی را با کندی انجام ميدهند و سرانجام
کاهش فرایندهای دادرسی، ضمن توجه به حق تجدیدنظرخواهی، از جمله مواردی است که این
اصل مهم را مورد حمایت قرار میدهد.
7- حمایت از امنیت و آسایش عمومی جامعه
امنيت و آسايش جامعه از جمله مهمترین دغدغههاي جوامع امروزی است که نباید به
وسیله مجرمان در معرض تعدی قرار گیرد. مبارزه نظام مند و بیامان
با پدیدههای مجرمانه، بزهکاران بالقوه و انگیزهمند را از انجام اعمال مجرمانه
بازداشته و سبب عبرت دیگران میگردد. در این لایحه در مواد متعددی به این موضوع مهم
توجه لازم شده و براي مبارزه قاطع و سریع با سلبکنندگان امنیت جامعه و
تکرارکنندگان جرم در جای جای این لایحه تدابیر مورد نیاز اتخاذ گرديده است.
8- دادرسی ترافعی
برگزاری علنی و شفاف جلسات رسیدگی و امکان حضور مردم در جلسه دادگاه و در واقع
نظارت مردمی بر شیوه رسیدگی و همچنین امکان مرافعه شاکی و متهم در نظامی برابر،
قضاوت دادرسان را به مثابه داورانی بی طرف مقدور ميسازد. بدیهی است که استماع
بیطرفانه و مستقل اظهارات و دلایل طرفين همواره در تحقق واجرای عدالت سهم
بهسزایی دارد. این موضوع نه تنها در دادگاه؛ بلکه در مقررات مربوط به دادسرا نیز
تا جايي كه ممکن است، بهویژه در جرایم قابل گذشت عملی شده است
9- احیای سیاستهای کیفری اسلام در نظام ادله اثبات دعاوی
تدوین دقیق ادله اثبات در امور کیفری مبتنی بر شرع مقدس، بهویژه نظام مند کردن
استفاده از بینه و یمین از جمله مواردی است که امکان اثبات دقیق جرایم را فراهم
مینماید و سبب اطمینان بخشی به صدور آراي منطبق با عدالت را فراهم میكند.
آنچه به عنوان اصول سیاست جنایی9گانه برشمرده شد، شمهای از اصول راهبردی سیاست
جنایی نوین کشور در تهیه و تدوین لایحه آیین دادرسی کیفری است. به دیگر سخن اصول
9گانه ذکر شده را میتوان از جمله اصول راهبردی عدالت کیفری برای تحقق آرمان
عدالت اسلامی در این حوزه به شمار آورد. وانگهی موارد دیگری از جمله توجه به حقوق
عامه، حمایت از سیاستهای کلان اقتصادی و اجتماعی، نظام بخشی به اجرای احکام کیفری،
تعیین حدود و ثغور اختیارات و مسئولیتهای ضابطان قضایی، کارشناسان و مشاوران،
تثبیت استقلال بازپرس به عنوان مقام تحقیق در تمامی جرایم، تمهید تدابیر
محدودکننده بازداشتهای پیش از محاکمه، ایجاد تشکیلات قضایی کارآمد، ایجاد زمینه
مشارکت سازمانهای مردمی در دفاع از حقوق عمومی، بهره گیری از ابزارهای مناسب فردی
سازی و هدفمند نمودن مجازاتها، تنوع بخشی به پاسخهای کیفری به منظور اجتناب از
توسل به مجازاتهای سالب آزادی، اصلاح مراحل دادرسی با تدابیری چون کاهش مراحل
دادرسی و بسیاری از اصول راهبردی دیگر در جای جای این لایحه و بالاخره کدبندی
قانون به سبکی جدید از سوی قوه قضايیه تهیه و براي تصویب به مجلس شورای اسلامی
تدوین شده است که باید مورد مداقه قرار گیرد. اميد است اين تلاش جمعی مورد رضایت
حضرت باریتعالی قرار گیرد.